انتخابات مجلس در سیستان و پارادوکسی به نام آبادانی شهر/از کیسه مردم بود! - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار : معمولا با شروع دوره های مختلف انتخابات خصوصا انتخابات مجلس یا شوراهای شهر و روستا در شهرهای کوچک جنب و جوشی به راه می افتد و آز انجا که در این گونه شهرها ارتباطات قومی و فامیلی نسبت به شهرهای بزرگتر قوی تر و مستحکم تر است این انتخابات جنبه قومی پیدا میکند و یک فرآیند سیاسی تبدیل به پیکاریخانوادگی وحیثیتی می شود و در نتیجه انتخابی که باید بهترین و اصلح ترینباشد تبدیل به انتخابی حیثیتی برای اقوام و عرض اندام و رژه آنها از نظر تعداد جمعیت در این گونه شهرها می گردد.

این مطلب وشرح و بسط آن و ریشه یابی اش به اندازه کافی ارزشمند است اما من ( نویسنده ) از منظر دیگر به این رویداد نگاه میکنم ، وآن اینکه با شروع فصل تبلیغات و انتخابات با معضلی بنام تطمیع مردم خصوصا در حاشیه شهرها روبروییم البته این موضوع به شکل های مختلف رواج دارد ازجمله کمکهای نقدی و غیر نقدی به مردم کوچه و محله و یا سرشناسان و تاثیرگذران هر ناحیه و …، اما یک شیوه دیگر در محلات متوسط و پایین از نظر مالی وکاری، انجام یکسری اقدامات عمومی است تا بدین وسیله تهمت رشوه و هدیه نیز به نماینده خاص زده نشود.

به عنوان مثال محله اسلام آباد شهر زابل محله قدیمی و عموما قشر متوسط و رو به پایین جامعه ست و با وجود قدمت بسیار زیاد آن از مزایای زندگی شهری هیچ بهره ای نبرده ، چنانچه تمامی کوچه ها و خیابانهای آن خاکی، فاقد جدول و درختکاری است و بجای آن انباشت فضولات دامی که گاه وبیگاه در حجم بالا در معابر تلنبار می شود که علاوه بر آزار بصری برای اهالی محل و رهگذران دارای بوی بسیار آزار دهنده و محل تجمیع انواع حیوانات وحشرات موذی و ناقل بیماری است و باید خاطر نشان کنم این محله در قسمت شمالی شهر و ورودی از مسیر جاده زابل ، نهبندان و از همه مهمتر در مسیر وزش بادهای صدوبیست روزه سیستان است و باد براحتی میتواند بسیاری از این عوامل بیماری زا را با خود به سراسر شهر وحتی فراتر از شهر حمل کند و فقط این نیست ، عبور نهر فتح الله از قسمتی از این محله و انباشت زباله ها و پساماند و شیرابه ها در این نهر محل مناسبی برای زندگی انگل ها و حیوانات ولگرد است ، این مطلب را هم وطنانم که از بلوار مدرس به سمت فلکه امام رضا (ع) در ترددند به خوبی مشاهده نموده اند، وتجمع گله های بزرگ سگ یک نمونه از صحنه های قابل ملاحضه این مسیر است.

برگردیم به بحث انتخابات و ارتباط آن با این مساله ، بنده به سبب ارتباط با این محله شاهدم که باشروع بحث انتخابات خصوصا انتخابات مجلس و شوراها با شروع یکسری اقدامات مقطعی و غیر بنیادی سعی در بدست آوردن آرای مردم ناراضی این مناطق که محیط زندگی خود را در شان یک محله شهری و یا حتی یک روستا که در آن طرح هادی روستایی اجرا شده نمی بینند را شروع میکنند وبا ارتباطاتی که با عوامل اجرایی شهری می گیرند دست به اجرای  اقدامات ظاهری چون تیغ کشی کوچه وخیابانها و یا آب پاشی میکنند و پس از انجام انتخابات تمام میشود ، مشخص است که پس از مدتی باز همان چاله چوله ها وگرد و غبار به هوا بلند میشود ، باز روز از نو وروزی از نو ، این بی توجهی مسولان پس از انتخابات بی دلیل نیست چون باز پس از مدتی به رای این مردم نیاز است باز چهار سال بعد یک تیغ کشی وابپاشی جدید و رای جدید و یا عکسی از چهره خراب این محله ها میگیرند تا اشک مسولان مرکز نشین را در آورند و بتوانند یک بودجه ای بگیرند ونهضت اسفالتی راه بیاندازند وخیابانهای اصلی شهر هر روز قطر اسفالت به نیم متر نزدیک شود و محله های چون اسلام اباد باید گرد و غباری بماند تا اشک در بیاورد ، هم از چشم ساکنان خود که با خاک  تبدیل به اشک گلی شود واشک خوشگلی هم از پایتخت نشینان که فکر می کنند با فرستادن بودجه دل دردمندانی را شاد می کنند واشک شوق هم قاطی اشک غمش شده و بعد به آهستگی کلینکس (ببخشید پارسی را پاس بداریم) دستمال کاغذی را برداشته و اشکش را می زداید ….تا چهار سال و یا حتی دو سال بعد که اشکی تازه تر بزداید.

آری برادر اینست وضع رسیدگی به اوضاع زندگی در شهرهای دور افتاده ای چون زابل، ومحلات تنگدستش همچون اسلام آباد که بعنوان نمونه بود، و از این دست نه تنها در حاشیه زابل که در حاشیه های شهرهای دیگر فراوانند.

و داستان همچنان ادامه دارد .ازکیسه مردم بود.
محمد پودینه / آذر ۱۳۹۴