نی زار : شاید تنها کشوری در جهان هستی باشیم که تغییر استاندار آنهم در یک دولت تغییر اساسی در برنامه ها و رویکرد را رقم می زند.

با گذشت چند ماه از حضور دانیال محبی بجای علی اوسط هاشمی وقت آن رسیده نوع نگاه و عمل ایشان را بسنجیم.

هر چند واضح بود توانمندی آقای هاشمی می طلبد هیات دولت در انتخاب جانشین ایشان دقت نظر بالایی داشته باشد تا قطار پیشرفت استان اگر با همان سرعت به پیش نمیرود متوقف هم نشود.

سقوط استانداری سیستان و بلوچستان از صدر به قعر دلیلی واضح برای بررسی این عملکرد است.

در ارزیابی که بدستور نهاد ریاست جمهوری بصورت مشترک توسط وزارت کشور و سازمان بازرسی کل کشور در ۱۰۰ روز اخیر انجام شده استانداری سیستان و بلوچستان با ۲۵ رتبه سقوط از رتبه۴ به رتبه ۲۹ سقوط کرده است.

در این رتبه بندی عوامل مختلفی از جمله جذب سرمایه گذاری خارجی، داخلی، میزان تحقق برنامه های اشتغال (برنامه ریزی شده توسط دولت) ، رضایتمندی عمومی، ارتقا شاخص های عمومی و بهبود شاخص های عمومی مد نظر بوده است.

انتظار میرفت حضور آقای محبی در استان با ایجاد بستر موجبات همگرایی اقوام و استفاده از پتانسیلهای کل استان نقاط ضعف آقای هاشمی را پوشش داده و راه را بر تسریع در پیشرفت استان هموارتر نمایند.

متاسفانه آنچه مشاهده می گردد چیزی جز کندی در حرکت و ضعف در اعمال اهداف دولت در استان علیرغم بستر مناسب تحرک در دوره های قبلی، نیست .

امیدواریم استاندار با شتاب بیشتر نسبت به انتخاب همکارانی توانمند و پویا در جهت بهبود شرایط اقدام نماید و در این مسیر اسیر سهم خواهی ها و تزریق افراد ناتوان با واسطه و پشتوانه نشود.

اما سخنی با منتقدین آقای هاشمی که هر حرکت ایشان مستمسک انتقاد و فریادها و کوبیدنشان میکردند! سکوت معنی دارتان از کمبودها و ناتوانی ها نشان می دهد این درد مردم نیست که شما را بر مطالبه و خواستنها و فریادها وادار میکند بلکه مخالفت با افراد و منشاهاست.

این دوگانگی در برخورد نشان میدهد که ملاک عملکرد مسئولین نیست بلکه دیدگاه دستور ستاد فرماندهی است که هدف را معنی میبخشد و راه رسیدن به هدف نداشته های مردم مظلوم سیستان نست که انگار فقر و نارسایی هایشان برای خودشان اگر آب ندارد برای دیگران نان دارد! و یقه چاک دادنها برای نشان دادن سینه شرحه شرحه و صف آرایی در مخالفتها و قلم فرساییها ملاک درد مردم نیست بلکه منافع است و بس.

کجایند آن بزرگوارانی که تغییر آقای هاشمی را جزو موفقیت کارنامه مرود شده شان قرار دادند.

بخشی از رکود امروز را افرادی باید پاسخ دهند که افتخار تغییر آقای هاشمی را سهم خود میدانند. ظاهرا ملاک سنجش افرادند که بر مسند نشسته اند نه شرایط مردم.!

شهید استاد مطهری در کتاب حق و باطل جملاتی به این مضمون نوشته است:
” از کودکی همیشه این سوال برایم مطرح بود که :
چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمی زند…
اما وقتی قطار به راه افتاد سنگباران می شود…
این
معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم، دیدم این‏ قانون
کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن‏ است مورد

احترام است …

تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است…

اما همینکه به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏کند ،
بلکه‏ سنگ است که بطرف او پرتاب می‏شود
و این نشانه یک جامعه مرده است
ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که :
متکلم هستند نه‏ ساکت
متحرکند نه ساکن
باخبرترند نه بی‏خبرتر
انتخاب با توست کدامیک را انتخاب میکنی؟؟؟