- 05 فروردین 1400
- کد خبر 20590
- Print This Post
سایز متن /
نیزار : احداث بند کوچک و حقیر کمالخان، از جمله پروژههایی است که در آن توازن و تعادل زیستمحیطی دیده نشده و از نگاه ما از مانایی و پایداری منطقی برخوردار نیست.
رودخانه، خانهی آب است و در تعریف شامل سیستمی است که از حوزهی آبخیز شروع، در بستر خود جاری و در حوزهی آبریز خود آرام میگیرد. بخش عمدهی حوزهی آبریز هیرمند در هامونهای سیستان ایران واقع است و هزاران نهاشرفنهغنی، قادر به تغییر آن نیستند.
بارها به هنگام حمله ی سیلابهای ماضی، والیان شهر زرنج، سقوط این شهر را آنی میدیدند و با التماس از دولت ایران میخواستند تا در دبیلحظهای خروجی دریچههای تنظیم آب، رگلاژ کنیم که فشار آب از روی آنها برداشته شود. آیا در آینده و در چنان شرایطی خواهند گفت: “آب مال ما است و آن را مفت نمیدهیم؟” و در این صورت ایران باید بگوید: “هر که را طاووس خواهد، جور هندوستان کشد!”
نزدیک به سه میلیون مترمکعب رسوبگذاری سالیانه سیلابها میباشد که با احتساب نزدیک به نیم میلیون مترمکعب آوردههای بادی، مجموع رسوبات سالیانهی آبی و بادی بند کمالخان، حدود چهار میلیون مترمکعب خواهد بود. بنابراین طی یک دهه ظرفیت ۵۰ میلیون مترمکعبی آن به باد فنا میرود.
یکی از خدمات برادران ما در افغانستان از این نگاه همین است که این میزان رسوبات را قبل از ورود به چاهنیمهها و رودخانههای سیستان و هامونها به عنوان حوضچهی رسوبگیر نگه میدارد و ما را از دردسر آن نجات میدهد.
نکتهی دیگر اینکه شاید برای آنانکه با مقادیر و احجام سیلابهای هیرمند آشنایی ندارند، شنیدن ذخیرهی ۵۰ میلیون مترمکعب آب، شگفتانگیز باشد و یا جناب اشرفغنی برای تحمیق چاپلوسان درباری به ادا و اطوار خارج از عرف دیپلماتیک بپردازد، اما ما نیک میدانیم که این حجم، بسان برداشتن یک کاسه آب از دریا است. در شرایط سیل نوحکلان تا چهل میلیارد مترمکعب، آوردهی هامون بوده است و قطعاً تکرار میشود.
این یعنی چهل هزار میلیون مترمکعب که در قیاس با پنجاه مترمکعب ظرفیت حوضچهی کمالخان، یعنی ۸۰۰ برابر آن.
کمالخان، یا همین حوضچهی رسوبگیر، قادر نیست در مقابل سیلابهای سهمگین هیرمند دوام بیاورد، چرا که سریعاً پر میشود، حجم دریچههای خروجی بند، جوابگو نیست و سرریز میکند و بیم ترکیدن و شکستهشدن آن خواهد بود.
در این صورت آب متراکمی که رها خواهد شد خسارات فراوانی در بدو امر به شهر زرنج و روستاهای ایالت نیمروز افغانستان و در وهلهی دوم به شهرها و تاسیسات آبی و روستایی سیستان ایران وارد میکند.
بنابراین تحرکات اخیر دولت افغانستان و شخص اشرفغنی، یک پروپاگاندای رسانهای برای فریب سادهلوحان در اطراف و دربار خودش بهحساب میآید و چون حرکات زبان بدن او در مراسم افتتاحیه ی بند کمالخان است که چون عروسک خیمهشببازی توسط اربابان آمریکایی-صهیونیستی او مدیریت میشود.
مردم و نظام مقتدر ایران اسلامی، نگاهشان به این پدیده در این مقطع تاریخی همین است و جز این نیست.
یقین داریم نظام جمهوری اسلامی ایران بهرغم اینکه به صورت عمومی بیان نمیکند، برای هیرمند ، تامین آب سیستان و آیندهی این خطهی ژئوپلیتیک برنامه دارد و ما نیز لحظهلحظه آن را مطالبه خواهیم کرد.
عباس نورزائی