نظام اموزشی ایران تداوم یک مکتب سنتی ، الگو برداری یا استقلال آموزشی - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

راه پیشرفت : نظام آموزشی و تاثیر گذاری خاصه ای که این بخش مهم در هر پیشرفت و تعالی هر جامعه ای دارد ، از اهمیت دوچندانی برخوردار است . کشور باسواد جامعه ای باسواد دارد و وجامعه ی باسواد راه های رسیدن به موفیقت را به سهولت پیدا می کند . بسیاری از کارشناسان حوزه ی تعلیم و تربیت نظام های آموزشی در دوره های مختلف را یکی از عوامل مهم در عدم پیشرفت مطلوب جامعه ی ما دانسته اند . این که در این مقوله در کجای جهان قرار گرفته ایم و چه باید ها و نباید هایی را در حوزه ی آموزش و پرورش بایستی اعمال کنیم به نوبه ی خود جای تامل فراوان دارد .

از همین روی “محمد کرمی زاده ” که سالهای بسیاری از عمر خود را در حوزه ی تعلیم و تربیت سپری کرده است یادداشت قابل تاملی را برای راه پیشرفت فرستاده که در ادامه با هم خواهیم خواند …

” نظام آموزشی در کشور ما مانند هر کشور دیگری دچار تغییراتی شده است اما آیا این تغییرات چه نتیجه ای عاید فرزندانمان نموده است؟

آموزش و پرورش به سبک جدید که در آن مدرسه، معلم و کلاس درسی باشد از حدود ۱۵۰ سال پیش در کشور شکل گرفت اما در شیوه جدید آموزش، مقرر شده که مهارتهایی هم به فراگیران آموخته شود. از آن زمان تاکنون آموزش و پرورش ما تغییرات فراوانی با هدف بهتر شدن پیدا کرد اما هربار موافق و مخالفی داشته است. به طوریکه الان کارشناسان آموزشی معتقدند نظام آموزشی ما هیچ مهارتی را به دانش آموزان یاد نمی دهد و بیشتر بر حفظیات استوار است.

مشکل نظام آموزشی ما ۶ ساله بودن یا نبودن دوران ابتدایی نیست بلکه مشکل در عدم آموزش مهارت به دانش آموزان است .

مشکل از دوران ابتدایی شروع می شود که کودکان ما به جای تشویق شدن به خلاقیت، پرسش گری دچار چارچوبهای تعریف شده آموزشی می شوند و قوه خلاقه در آنها نابود می شود.

تغییرات نظام آموزشی

تا سال ۱۳۴۶ نظام آموزشی به دو دوره تقسیم می شد ۶ سال ابتدایی و ۶ سال متوسطه و سالها همین نظام آموزشی در کشور دایر بود..تغییر اساسی و بنیادین مقاطع تحصیلی به سبک آموزش فعلی در سال ۱۳۴۶ آغاز شد و نظام آموزشی ۶ ـ ۶ یعنی دو دوره ابتدایی و متوسطه به ۵ ـ ۳ ـ ۴ یعنی پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و چهار سال متوسطه تبدیل شد.

این نوع نظام آموزشی پس از انقلاب تا سال ۱۳۷۰ در مدارس کشور اجرا شد.اما در سال ۱۳۷۰، شورای عالی آموزش و پرورش تصمیم گرفت تا دوره پیش دانشگاهی را از دوره متوسطه جدا کند. در این نظام آموزشی جدید که به «نظام جدید» معروف شد، دانش آموزان پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی، سه سال تا دیپلم و یک سال دوره پیش دانشگاهی را می‌گذراندند تا بتوانند به دانشگاه راه یابند.

دانش آموزان در طرح نظام جدید باید برای ورود به پیش دانشگاهی امتحان ورودی می‌دادند و در صورت گرفتن نمره قبولی، می‌توانستند در این دوره شرکت و بعد در کنکور سراسری ثبت نام کنند.اما پس از گذشت چند سال و کاهش جمعیت داوطلبان دانشگاهی، امتحان ورود به پیش دانشگاهی برداشته شد و دانش آموزان پس از دیپلم و در صورت علاقه می‌توانستند در این دوره هم شرکت کنند.

در این تغییر نظام آموزشی، در دو مقطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی تغییر ایجاد نشد و تنها دوره متوسطه تبدیل به ترمی واحدی و بعد سالی واحدی یا تفکیک دوره پیش دانشگاهی از مدارس متوسطه شد. در سال ۱۳۸۹ بار دیگر مراکز پیش دانشگاهی که در سال ۱۳۸۳ از مدارس متوسطه جدا شده بودند، به دوره متوسطه متصل شدند.

دلایل متعددی در آن دوران باعث شد که نظام آموزشی تغییر کند و دوره پیش دانشگاهی ایجاد شود؛ اما در آن زمان اعلام شد که اصلی ترین دلیل آن افزایش دانش اموز در مقطع متوسطه و به طبع آن افزایش دیپلم های فاقد مهارت در بازار است.

این نظام آموزشی هم در کشور دچار تغییراتی شد و در سال ۱۳۸۸ وزیر آموزش و پرورش دولت دهم، حاجی بابایی نظام آموزشی را به دو دوره ۶ ـ ۶ یعنی ۶ سال دوره ابتدایی و ۶ سال دوره متوسطه تقسیم کرد و حتی معاونت‌های جدید خود

را بنا بر این طرح انتخاب کرد، به گونه‌ای که هم اکنون وزارت آموزش و پرورش دو معاونت ابتدایی و متوسطه دارد.اما این طرح هم پس از گذشت مدت کوتاهی تغییر کرد و اعلام شد که نظام آموزشی به سه دوره ۶-۳-۳ تبدیل می‌شود. یعنی شش سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و سه سال متوسطه. مهمترین موضوعی که در تغییر نظام آموزشی دولت دهم مورد مخالفت قرار گرفت، تعطیلی پنج شنبه در مدارس ابتدایی و بعد از آن هم در دوره راهنمایی و دبیرستان بود که این خود نقد جداگانه دارد،اما وزیر وقت اعلام کرد که در تمام دنیا مدارس ۵ روز تعطیل هستند و یک روز به برنامه های فوق برنامه اختصاص دارد. قرار بود پنج شنبه ها، مدارس تعطیل نباشد و دانش آموزان به اردوهای تفریحی و آموزشی و یادگیری مهارت بپردازند، اما عملا چنین نشد و در مدارس بسته شد

آسیب شناسی تغییر نظام آموزشی

نظامهای آموزشی از کودکان و نوجوانان “اطاعت” و “سر به زیری” و “آموختن” آنچه به آنها آموزش داده می‌شود را می‌خواهند، کودکان هم چنین کاری را به ظاهر انجام می‌دهند، اما در واقع هیچ یک از این موارد را در خود درونی نمی‌کنند.

متاسفانه در سال‌های اخیر سایه کنکور بر مدارس و یادگیری چگونگی پاسخ دادن به سوالات کنکور بسیاری از کارکرد‌های آموزشی را زیر سوال برده است.

هر چند که این روش سنجش دانش‌آموزان خیلی مناسب نیست اما به هر حال برای انتخاب دانش‌آموز باید معیاری وجود داشته باشد و با توجه به جمعیت میلیونی متقاضی ورود به دانشگاه امکان بررسی تک‌تک درخواست‌ها احتمالا امکان‌پذیر نیست. فرم و شکل در ساختار آموزش پرورش ما در سال‌های گذشته بارها تغییر کرده؛ اما هدف‌گذاری و محتوا کمتر مورد توجه بوده است.اجرای طرح ساماندهی زمان آموزش با نام تعطیلی پنج شنبه ها به شکلی که ده‌ها هزار مدرسه به روی اولیا و دانش آموزان بسته شود، فاقد وجاهت قانونی است.

با تعطیلی پنج شنبه های مدارس پیامدهای ناگوار فرهنگی و تربیتی گریبانگیر خانواده ها و فرزندان می شود. البته همزمان با تعطیلی پنج شنبه ها باید ارگانهای مختلف همچون صدا و سیما و وزارت ورزش و جوانان آمادگی خود را برای این تعطیلی و تولید برنامه های فرهنگی و پرکردن اوقات فراغت دانش آموزان اعلام کنند، چرا که با تعطیلی پنجشنبه ها ۳۲ تا ۴۰ روز به تعطیلی دانش آموزان اضافه می شود.

 

نتیجه ی کلی که از مباحث فوق میشود گرفت این است که تغییرات در هر جا و هر مجموعه و هر سیستمی گریزناپزیر است و در حال حاضر بسیاری از کشورها با چنین تغییراتی روبه رو هستند که هر تغییری چالش های خاص خودش را دارد.به نظر میرسد نظام اموزشی ما با تکیه بر برخی اموزه های سنتی و دینی سعی بر الگو برداری مثبت از نظام های اموزشی دیگر کشور ها در جهت اعتلای اموزشی و مهارتی دارد وبه دنبال استقلال اموزشی خاص این مرز و بوم بوده است.

اما انچه مسلم است در سیستم اموزشی فعلی ما محاسن تغییرات، بیشتر نمود داشته و کارشناسان خبره ی نظام اموزشی ما تلاش دارند معایب این تغییرات را به حداقل برسانند.”

محمد کرمی زاده

محمد کرمی زاده