تقسیم استان سیستان و بلوچستان به چهار استان - پایگاه اطلاع رسانی و تحلیلی نــی زار

نی زار : طرح تقسیم استان به چهار استان با واکنش های های متعددی روبه رو شد، اهمیت این پیشنهاد از آن درجه ی اهمیت برخوردار است که نیازمند مطالعه و اظهار نظر دقیق می باشد. مبانی نظری این پیشنهاد در دو شماره ی روزنامه زاهدان درج شده است که بخشی از آن در ادامه می آید. ostan2

اکنون استان سیستان و بلوچستان با وسعتی معادل ۱۸۷ هزار کیلومترمربع به عنوان پهناورترین استان کشور از نظر پیشرفت و توسعه در شرایط خوبی نیست. علیرغم تلاش دولتهای مختلف در طی سی و پنج سال گذشته، سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از محروم ترین استان های کشور مطرح است. رتبه ی اول بیکاری، رتبه­ی اول بیسوادی، رتبه ی اول زایمان های غیربهداشتی (زایمان در منزل)، رتبه ی اول بیماری های ایدز و سل، وجود بیش از پانصد هزار نفر تحت پوشش نهادهای حمایتی از جمله کمیته ی امداد و بهزیستی تنها گوشه ای از عقب ماندگی های استان است. در این شرایط به نظر می رسد که اگر قرار است که درمورد تقسیم استان تصمیم گیری شود شایسته است مبنای این تصمیم گیری توسعه ی استان باشد. باید به این نکته توجه داشت که عقب ماندگی استان محصول عواملی است از جمله: محرومیت تاریخی به جای مانده از بی توجهی حکومت پهلوی، دوری راه به نحوی که هزینه ی پروژه های عمرانی را بسیار بالا می برد، طولانی شدن فرآیند اجرای پروژه ها که در مواردی به چهار تا پنج برابر زمان پیش بینی شده می رسد، سیستم بودجه دهی دولت اگر چه مکانیزمی علمی است اما با توجه به موارد پیش گفته برای رسیدن استان به متوسط نورم های توسعه در کشور کفایت نمی کند و با این روند هرگز استان به متوسط نورم های توسعه ی کشور نمی رسد، نظام اداری تنبل و پرگیر و گرفت اداری و فرآیند طولانی صدور و مجوزها و موافقت نامه ها و عدم نظارت لازم و کافی، مهاجرت نخبگان و تحصیل کردگان و مدیریت های ناکارآمد هم از دیگر عوامل عقب ماندگی استان است.

تقسیم استان می تواند در طی یک فرآیند منطقی به توسعه ی همه جانبه کمک کند این تقسیم حداقل فواید زیر را با خود به همراه می­آورد:

۱-در نظام بودجه بندی کشور سهم بیشتری به استان تعلق می گیرد.

۲-حجم طرح ها و پروژه های ملی در مجموع بیشتر خواهد شد.

۳-با تقسیم استان، به تعداد استان های ایجاد شده پست های اداری در سطوح مدیریت استانی و ادارات کل افزایش می یابد و این مسئله می تواند به ماندگاری نیروی انسانی متخصص و تحصیل کرده در استان کمک نماید چرا که در یک حالت عادی دشوار است از یک تحصیل کرده­ی دکترا بخواهیم مثلا رییس اداره­ی یک شهرستان باشد اما همین فرد با میل و رغبت مسئولیت اداره ی یک اداره ی کل را بر عهده می گیرد و این امر به طور طبیعی به توسعه ی انسانی منجر می­شود.

۴-نظارت مدیران بر ساختار دولتی و رفتار کارکنان دولت سهل تر می شود و در نتیجه تخلف، تنبلی، بی مسئولیتی و گیر و گرفت اداری به مراتب کمتر خواهد شد.

۵-پیگیری و نظارت پروژه های عمرانی سهل تر شده و امکان تسریع در اجرای پروژه ها و انجام در زمان های منطقی و پیش بینی شده بیشتر می شود.

۶-نه تنها از مهاجرت نخبگان جلوگیری شده بلکه مسیر مهاجرت، معکوس هم می شود.

۷-رقابت منطقی استان ها برای پیشرفت و توسعه قطعاً به بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی منجر شده مهاجرت های ناشی از فقر و بیکاری را متوقف کرده می تواند به روند معکوس آن مدد رساند.

۸-ارتباط بخش های مختلف استان که اکنون به صورت استان مستقل درآمده با مرکز کشور مستقیم شده و این ارتباط مستقیم به پیشبرد امور و توسعه ی استان کمک می کند.

۹-امنیت دغدغه ی همیشگی استان بوده و هست در شرایط تقسیم استان امنیت داخلی و مرزها به جای یک استانداری، یک نیروی انتظامی، یک مرزبانی، یک اداره اطلاعات و یک سپاه توسط چهار استانداری، چهار نیروی انتظامی، چهار مرزبانی، چهار اداره اطلاعات و چهار سپاه کنترل و اداره می شود.

می توان موارد دیگری را نیز به این فهرست افزود اما همین نکات هم برای تبیین منافع تقسیم استان کفایت می کند.

استان سیستان و بلوچستان با استانهای خراسان جنوبی، کرمان، هرمزگان، دریای عمان، کشور پاکستان و کشور افغانستان همسایه است. این استان به دو بخش اصلی سیستان و مکران (مکوران) تقسیم می شود که سیستان خود شامل دو بخش اصلی سیستان و سرحد سیستان و مکران هم شامل دو بخش سراوان و جهلاوان است.

در نگاهی ریزتر حد شمالی سیستان مرز خراسان جنوبی و حد جنوبی سیستان هم دزدآب است که دزدآب «دو مزرعه است که هر دو قنات آب دارد. این دو مزرعه منتهی الیه شمالی خاک سرحد است و از اینجا نیم فرسنگی گذشته خاک سیستان است» (عبدالحسین میرزا فرمانفرما، مسافرت نامه کرمان و بلوچستان، انتشارات اساطیر، ص۲۰۲)

«سرحد سیستان یک حدش به نصرت آباد منتهی الیه خاک نرماشیر است و حد دیگر به خاک سیستان و یک حد به مزرعه ی گشت خاک دزک بلوچستان و حد چهارم به کاروندر خاک دمن بلوچستان است و این چهار حدود عرض و طول خاک سرحد است.(عبدالحسین میرزا ص ۱۹۲)

سراوان مکران شامل: گشت، دزک، جالق، سیب و سوران، زابلی، ایرانشهر، بمپور، بزمان، دلگان و لاشار می شود و جهلاوان مکران هم شامل «پیشین، سرباز بندر گواتر، باهه معروف به باهوکلات قصرقند و توابع، چابهار، گه (نیکشهر)، بنت، ایچان، خود دشت الی ملک ابی جده می شود» (عبدالحسین میرزا، ص۲۶۹)

با عنایت به جغرافیا و شرایط تقسیمات کشوری موجود در استان می توان با نگاه توسعه استان سیستان و بلوچستان را به چهار استان تقسیم نمود. استان های سیستان، سرحد، بلوچستان و مکران می توانند ضمن حفظ پیوندهای فرهنگی و اجتماعی خود در چارچوب ایران بزرگ گام در مسیر رشد و توسعه بنهند. بر این اساس شرایط و ویژگی های هر یک از استان های پیشنهادی به شرح زیر تعریف می شود:

۱-سیستان شامل شهرستانهای زابل، زهک، هیرمند، هامون و نیمروز با جمعیت تقریبی ۶۰۰ هزار نفر که مرکز آن شهر زابل است.

۲-سرحد شامل شهرستان های زاهدان، خاش و میرجاوه با جمعیت تقریبی یک میلیون نفر که مرکز آن شهر زاهدان است.

۳-بلوچستان شامل شهرستان های ایرانشهر، سراوان، سیب و سوران، مهرستان و دلگان با جمعیت تقریبی ۶۰۰ هزار نفر که مرکز آن ایرانشهر است.

۴-مکران شامل شهرستان های چابهار، کنارک، نیکشهر، سرباز، قصرقند و فنوج با جمعیت تقریبی ۶۰۰ هزار نفر که مرکز آن چابهار است.

هر یک از استان های سیستان، بلوچستان و مکران دو نماینده و استان سرحد سه نماینده در مجلس شورای اسلامی خواهند داشت.

دکتر محمدتقی رخشانی