- 09 تیر 1394
- کد خبر 8085
- Print This Post
سایز متن /
رسانهی وزین نیزار، چندی قبل، مطلبی را با عنوان «راهکارهایی عملی برای مقابله با بحران ریزگردها در منطقه سیستان و هامون» منتشر نموده است که به نظر میرسد، نویسندهی محترم مطلب، از سر دلسوزی و احساس تعهد به هامون حیاتبخش، اما بدون توجه به حساسیت این اکوسیستم طبیعی و مباحث فنی و بدون شناخت میدانی از عظمت هامون، راهکارهایی را برای مقابله با بحران ریزگردهای هامون، ارائه فرمودهاند.
ضمن احترام به ساحت نویسندهی گرانقدر این مطلب، و ارجگذاری به زحمات این عزیز، با توجه به شناختی که از عرصه و رفتار هامون، طی سه دهه کار با هامون، قرارگیری در جلسات فنی و علمی مرتبط با فرسایش و رسوب هامون و علاقمندی به حل بحران ریزگردها و سایر بحرانهای هامونمحور، برخود لازم دانستم تا سطور زیر را برای روشن شدن بیشتر مطلب نوشته و از کارشناسان و خبرگان محلی و اصحاب متعهد رسانه، برای تکمیل این بحث استمداد جویم.
نویسندهی مطالب، چهار گام را برای انجام اقدامات مد نظر خود، به ترتیب برشمرده، بنابراین ضمن بازخوانی راهکارهای ارائه شده به نقد آن میپردازیم:
گام اول: در اولین گام و به عنوان ابتدایی ترین راه حل باید منطقه هامون پوزک تا هامون صابری قرق و هرگونه چرای ممنوع اعلام شود، این مورد نیازمند همکاری فرمانداری های نیمروز و هیرمند می باشد، دامداران و عشایر به سمت هامون هیرمند منتقل و علوفه و کنسانتره یارانه ای دریافت نمایند
نقد: به طور کلی، عمدهترین عامل در تخریب بافت خاک درون هامون، حرکت خودروهای قاچاقبر(سوختکش و قاچاق انسان) و موتورهای ایژ به حساب میآیند که اغلب در نوشتهها مغفول واقع میشود. عکسهای ماهوارهای، به روشنی کف دریاچه را همچون شبکهای تارعنکبوتی از راههای فراوان ایجاد شده نشان میدهد. با توجه به بافت خاک کف دریاچه، هر خودرو در یک مسیر، فقط یک بار میتواند حرکت کند، برای بار دوم، بافت خاک، تخریب و حالت پودری به خود میگیرد که ما در سیستان به آن «پَلگْ» میگوییم و امروزه در ایران از آن به عنوان «ریزگرد» یاد میشود.
بنابراین خودروها، مسیرهای فراون و بیشماری را مجبورند ایجاد کنند که با وزیدن اندک بادی، این ریزگردهای آزاد شده از کف دریاچه، به هوا برمیخیزد و صدها کیلومتر مسیر را در مینوردد و این آغاز ماجرا است.
با این توضیح، گرچه باید از ورود دام و چرای بیموقع آن، با عملیات قرق عرصه، نیز جلوگیری شود تا گیاهان مرتعی مورد حمایت قرار گرفته، استقرار یابند، اما علاوه بر آن از ورود و تردد انواع خودروها با اولویتی برتر، باید جلوگیری شود.
گام دوم: دومین راه حل، استفاده از مالچ قلوه سنگ یا نانو در حدفاصل هامون پوزک و هامون صابری است، در محلهایی که امسال آبگیری صورت نگرفته، طبق تصاویر ماهوارهای بدست آمده از طوفان اخیر محل کانون بحران ریزگردها همین منطقه میباشد.
نقد: محدودهی برداشت اصلی ریزگردها را درست تشخیص دادهاید، مالچ قلوه سنگ یا بلوکاژ کف دریاچه، تدبیر به ظاهرخوبی است، اما بسیار هزینهبر میباشد. اگر این محدوده را حدود یک چهارم کل مساحت هامونها فرض کنیم، ۱۰۰۰۰۰ هکتار یعنی یک میلیارد مترمربع میباشد، که در شرایط محیطی هامون، برای هر متر مربع بلوکاژ با قلوهسنگ، هزینهای معادل ۵۰ هزار تومان و برای کل این سطح، معادل ۵۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است.
اما باید دقیقاً آن قسمتی از کف دریاچه که غیر قابل رویش گیاه است، اقدام شود یعنی به اصطلاح، روی کَنْگها و لوُرگها نباید اقدامی صورت گیرد، چون مرگ پوشش گیاهی را به همراه خواهد داشت.
از طرفی سالیانه با ورود سیلابها، حجم انبوهی از رسوبات، مجدداً روی این لایهی سنگی ایجاد شده، انباشته میشود و چرخهای جدید وارد عمل میگردد و در همان سالهای اولیه ی بهرهبرداری، همهی هزینهها بر باد واقعی رفته است و عملاً با دست خودمان، کف دریاچه را نیز به میزان حداقل بیست سانتیمتر پر کردهایم، گرچه با سنگینی حجم رسوبات، خود به خود، پدیدهی سوبسیدانس، وارد عمل میشود، اما باید توجه داشت که دریاچه، یک اکوسیستم است، هر گونه دستکاری در آن، مستلزم مطالعهی همه جانبه و بررسی و پیشبینی تأثیرات هر نوع اقدام میباشد.
گام سوم: سومین راهکار، انتقال آب از چاه نیمهها به سمت چند کانون بحران انگشت شمار در شمال سیستان و همچنین حفر نهرهای عمود بر جهت وزش بادهای شدید جهت تثبیت کانون های بحران و نیز درختکاری خصوصاً استفاده از گونههای درختی بومی چون گز می باشد.
نقد: مهمترین راه فرونشاندن ریزگردهای کف هامون، تأمین حداقل رطوبت مورد نیاز است. بنابراین، مطالعه بر روی گودالهای اصلی هامون تا خط ترازی مشخص، تعیین محلهایی که باید مرطوب نگه داشته شود، محاسبهی میزان آبی که نیاز است و تخصیص حقابهای از چاهنیمهها به آن و انجام اقداماتی برای توزیع و پخش آب در محلهای تعیین شده، از ضروریات است.
حفر نهر در کف دریاچه، از جمله اقدامات انحرافی است که هرگونه دستکاری مکانیکی در کف دریاچه، بحران را مضاعف میکند. در دل دریاچه، جایی که سالهاست به طور طبیعی هیچ درختچه و یا بوتهی مرتعی نروئیده، درختکاری، عملی کاملاً مردود است.
گام چهارم: چهارمین راه حل برای رفع معضل ریزگردها حذف و لایروبی ماسه بادی های داخل رودخانه ها خصوصا رود سیستان به سمت افضل آباد و لورگ باغ و تثبیت ۱۰۰ درصدی آنها در کنار رودها و یا حمل آنها به سمت جنوب غربی سیستان است، این کار بدان جهت لازم است که آبهای ورودی به سیستان به دلیل سیلابی بودن حامل حجم انبوهی ماسه بادی به صورت معلق در آب هستند و هنگام خشک شدن رودخانه های داخل سیستان با باد به طرف شهرها و پایین دست رودخانه حرکت و منتشر میشوند.
نقد: یکی از اقدامات غلط و ناقص، جابهجایی ماسه بادیها است. این رسوبات ماسهای، سالیانه از کف رودخانهها و انهار و یا از روی جادها و محیطهای مسکونی، برداشته میشود و در فاصلهای اندک، کنار آن ریخته میشود، حتی اگر با فاصلهی بیشتری نیز جابهجا شوند، به هر حال در محدودهی دشت سیستان، با وزش بادها، حرکتی موزون خواهند گرفت و باز در قسمتی دیگر وارد رودخانه و انهار میشوند و دوباره با جراین سیلاب، به دشت بازگردانده میشوند و این چرخهای است که سالهای متمادی ادامه داشته است.
باید محققین ما بررسی کنند که چه مادهای را میتوان با ماسه بادی، ترکیب کرد تا به صورت بلوکهایی غیر قابل انتقال با باد درآیند و تثبیت گردند.
گام بعدی: ضمنا از دهانه هامون صابری بر روی مرز دو کشور ایران و افعانستان نهر یا کانالی به سمت شرق در خلاف شیب طبیعی زمین احداث شود و آب به طرف کانونهای بحران منتقل و پخش گردد تا هر سال پوشش گیاهی تقویت شود که در این مورد باید ایجاد کانال کاملا مهندسی شده باشد چون قرار است انتقال آب توسط این کانال بر خلاف شیب طبیعی باشد.
نقد: در دل هامون به صورت غربی و شرقی، کانال حفر کردن موجب مکش بیشتر آب میشود، آب در دریاچه بر اساس خطوط تراز طبیعی، در نقاطی تجمع مییابد که به آن چونگ، گفته میشود، تا محدودههایی، آرامآرام پخش میشود، بونیزارها و نیزارها و خُلَکها، را پدید میآورد و بعد راه خود را یافته، به گودالها، رونگها و ریگهای دیگر دریاچه سرریز میشود، بنابراین اگر شما به صورت مصنوعی در این مسیر، مکش ایجاد کنید، سیر طبیعی پخشش آب در عرصه را دچار آشفتگی میکنید و بحران را تقویت مینمائید.
گام بعدتر: غرب هامون صابری در ۱ تا ۲ کیلومتر جاده چاه خرما در شمال کاروانسرای انگلیسی ها یکی دیگر از کانونهای بحرانی ریزگردهاست در آن مکان باید تثبیت ماسه بادی ها با مالچ یا قرق پوشش گیاهی صورت گیرد.
نقد: در خارج از دریاچه، غرب هامون سابوری، مالچپاشی از نوع غیرنفتی توصیه میشود اما چون منطقهی چاهخرما ، در جهت شمال دریاچه واقع است و جهت وزش باد، نیز از همین مسیر و به سمت دریاچه میباشد، مالچ نفتی به مرور زمان در اثر فرسایش توسط باد وارد دریاچه میشود و مخاطراتی را برای آبزیان به ویژه برای فیتوپلانکتونها و زئوپلانکتونها در بر خواهد داشت.
جمعبندی:
با عنایت به آنچه در این مجال اندک، مقدور آمد و گفته شد، به جمعبندی راهکارها، از این نگاه میپردازیم:
- تعیین کمیتهی راهبردی این اقدامات، از مسئولین مربوطه و اتاق فکری قوی از کارشناسان و خبرگان محلی و با تجربه.
- باز کردن معابری در محدودهی دیوار مرزی و ساماندهی افرادی که مجبور به تردد در کف دریاچه با خودرو هستند از طریق مبادلهی کالا به صورت نیمهرسمی با اخذ پاس مرزی.
- جلوگیری از تردد خودروها به همان شدتی که در مرزها عمل میشود، با وضع قوانین و جرائم با مدیریت سازمان حفاظت از محیط زیست.
- حمایت و تأمین علوفهی یارانهای، برای دامداران حاشیهی دریاچهی هامون در قالب طرحهای حمایتی.
- قرق کردن محدودههای مورد نظر در عرصهی دریاچه برای حمایت از پوشش گیاهی کف دریاچه.
- مطالعه بر روی گودالهای اصلی هامون تا خط ترازی مشخص، تعیین محلهایی که باید مرطوب نگه داشته شود، محاسبهی میزان آبی که نیاز است و تخصیص حقابهای از چاهنیمهها به آن و انجام اقداماتی برای توزیع و پخش آب در محلهای تعیین شده.
- درختکاری در کل مزارع سیستان با الگوی ارائه شده توسط محققین خارجی در باغ ادیمی. نه فقط درختکاری به صورت نواری در حاشیه ی هامون.
- استفاده از مالچهای رسی نه نفتی برای تثبیت شنهای روان در شنزار میانگی(کیانآباد تا شاهگل)